Ka�ma benden bu kadar nereye kadarاینقدر از من فرار نکن، تا کجا؟
Hasret seni yakalar beni yaralarاشتیاق تو رو میسوزونه ،منو زخمی می کنه
Ah bir tutsam elinden gitsem sonuna kadarآه که اگه دستت رو بگیرم و برم تا بی نهایت
Senden bashka kimim var bak her sheyim varبه غیر تو من چه کسی رو دارم؟ ببین (با تو) همه چیز دارم
Sorma sevdam ne kadar nereye kadarاز مقدار عشقم نپرس که چقدر و تا کجا
Ah bir gelsen ardomdan gitsek ol�m�ne kadarآه که اگه بیای دنبالم و تا پای مرگ با هم باشیم
Yanoyorum ya habibi bana senden fayda yokدارم می سوزم ای دوست، از تو به من سودی نمی رسه
Yolla shu tabibi y�reoimde derman yokبفرست این طبیب رو که درمانی در دل ندارم
Bir gor shu halimi bana ashktan hayor yokببین این حالم رو که از عشق هیچ خیری به من نمیرسه
Yolla shu katibi gozlerimde ferman yok بفرست این کاتب رو که بر چشمم کنترل ندارم
Dura dura hmaya ellere ka�maya بایست و شتاب نکن، فرار نکن بین مردم
Halim kalmado ah sensiz yashmaya دیگه حال زندگی بدون تو رو ندارم
امروز خیلی اتفاقی برای کاری به یکی از محلات شهر رفتم سر راه گذرم به مسیر گاه دامادمون افتاد.دیدم خواهرم از دور برام دست ت میده,اون لحظه انقدر خوشحال شدم که حد نداشت وقتی خواهرم رو در کنار همسرش میدیدم حس بسیار خوبی بهم دست داد.رفتم جلو و باهاشون روبوسی کردم و گرم بغلشون کردم.
با خودم گفتم شاید الان نزدیک به یه ماه خواهرم رو ندیدم و گاهی پیش میاد خیلی بیشتر و این همش بخاطر مشغله کاری و درس خوندن و زندگی هست و چقدر بده.شاید تو اون مدت اصلا بیادشونم نباشم ولی نمیدونم الان چرا حس میکنم خیلی دلم برای خواهرم تنگ شده بود و چقدر دوستش دارم.البته من کلا خونوادمو دوست دارم و خودشون هم اینو میدونن ولی بازم آدم شرمنده میشه که نتونه اونطوری که شایسته هست قدر باهم بودن و داشتن این عزیزان رو بدونه.از اون طرف خدا هم کمک بکنه نتایح تلاش ما برای کار و زندگی مثبت تر باشه تا خودمون به چالش نخوریم تا بتونیم هم به خونواده بیشتر توجه کنیم و هم کمکشون کنیم.
واقعا میشه همدیگه رو بیشتر از اینها دوست داشت و بیاد هم بود و این حس خوب و مهربانی خیلی لذت بخشه و بی نهایت انرژی مثبت میده.
درباره این سایت